وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من

تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من


ناله ی زیر و زار من زارتر است هر زمان

بس که به هجر می دهد عشق تو گوشمال من


نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو

دستنمای خلق شد قامت چون هلال من


پرتوی نور روی تو هر نفسی به هر کسی

می رسد و ، نمی رسد نوبت اتصال من


خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند

هم به مراد دل رسد خاطر بد سگال من


دیده زبان حال من بر تو گشاد، رحم کن

چون که اثر نمی کند در تو زبان قال من


برگذری و ننگری، باز نگر که بگذرد

فقر من و غنای تو، جور تو، احتمال من


چرخ شنید ناله ام، گفت منال سعدیا

کآه تو تیره می کند آینه ی جمال من

نظرات 2 + ارسال نظر
light4night پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:28 ب.ظ http://ligt4night.blogfa.com

:-s

hashem جمعه 27 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:16 ب.ظ

kheyli kheyli ghashange
yadame avalin bar in pesare ino vasam nevesht ru ye barge
kheyli bash hal kardam
pesare k miduni kio migam?
hamun bojnordie khod forukhte
nmikham esmesho biaram!!!
heeeeeeeeeey khoooooooodaaaaaaaaaa

مرسی جوجو
آره میدونم کیو میگی!
همون اسمشو نیاری بهتره :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد